آیا تا به حال دقت کردهاید که در مانیتورهای بزرگ کامپیوتر، نتایج گوگل چقدر «دور» و چسبیده به گوشه صفحه به نظر میرسند؟ گوگل بالاخره تصمیم گرفته است به این عدم تعادل پایان دهد. گزارشهای جدید حاکی از آن است که این غول جستجو در حال آزمایش یک تغییر رادیکال در نسخه دسکتاپ است: «چیدمان مرکزچین» (Centered Layout).
این یعنی خداحافظی با فضای سفیدِ بیپایان در یک سمت صفحه و تمرکز تمام محتوا در یک ستون میانی؛ درست شبیه فید اینستاگرام یا توییتر. اما اشتباه نکنید، این فقط یک جابجایی پیکسل ساده نیست. این تغییر میتواند نحوه دیده شدن سایت شما، نرخ کلیک (CTR) و حتی سرنوشت پنلهای دانش را برای همیشه تغییر دهد. در این مقاله اختصاصی از وزیر سئو، پشت پرده این تصمیم استراتژیک و پیامدهای آن برای آینده وب فارسی را بررسی میکنیم.
این جدول تفاوتهای بنیادین بین چیدمان فعلی و چیدمان آزمایشی جدید را از نگاه سئو و رفتار کاربر نشان میدهد:
| ویژگی (Feature) | چیدمان سنتی (Standard Layout) | چیدمان آزمایشی (Centered Layout) | برنده/بازنده سئو |
| موقعیت نتایج | چسبیده به گوشه (چپ/راست) | شناور در مرکز صفحه | تمرکز: افزایش تمرکز بر نتایج اصلی |
| الگوی اسکن چشم | الگوی F (حرکت افقی گسترده) | الگوی ستونی (اسکن عمودی سریع) | تهدید: کاهش احتمالی توجه به نتایج پایین |
| فضای سفید | نامتوازن (یک سمت کاملاً خالی) | متوازن (حاشیه برابر در طرفین) | UX: زیبایی بصری و خوانایی بیشتر |
| پنل دانش | ستون مستقل در سمت مخالف | احتمالاً ادغام شده بین نتایج | برندینگ: کاهش تمایز بصری برندها |
| نرخ کلیک (CTR) | توزیع شده بین ۱۰ لینک | تمرکز شدید روی ۳ لینک اول | رقابت: جنگ خونین برای رتبههای ۱ تا ۳ |
بازگشت به میانه: گوگل دقیقاً چه چیزی را آزمایش میکند؟
برای بیش از دو دهه، کاربران دسکتاپ گوگل به یک ساختار بصری ثابت عادت کردهاند: نتایج جستجو همواره به کنارهی صفحه «میخکوب» شدهاند (سمت چپ در جستجوهای انگلیسی و سمت راست در زبانهای فارسی و عربی). اما گزارشهای اخیر و مشاهدات کاربران در سراسر وب نشان میدهد که گوگل در حال شکستن این سنت دیرینه است. این غول جستجو بار دیگر در حال اجرای یک تست A/B گسترده است که در آن، ستون اصلی نتایج (Main Content Column) از حاشیه جدا شده و دقیقاً در مرکز صفحه نمایش شناور میشود.
این تغییر ظاهراً ساده، در واقع یک جابجایی مهم در فلسفه طراحی رابط کاربری (UI) گوگل برای صفحات بزرگ است. گوگل در حال آزمایش این فرضیه است که آیا تغییر نقطه کانونی کاربر از “گوشهها” به “مرکز”، میتواند تعامل و خوانایی را در مانیتورهای مدرن بهبود بخشد یا خیر.
تفاوت بصری: مقایسه چیدمان فعلی (چپچین/راستچین) با چیدمان مرکزی
برای درک بهتر این تغییر، باید تفاوت فاحش بین تجربه فعلی و تجربه آزمایشی را بررسی کنیم:
- چیدمان سنتی (Standard Layout): در حال حاضر، کانتینر اصلی نتایج (شامل لینکهای آبی، توضیحات متا و اسنیپتها) عرضی ثابت (معمولاً حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ پیکسل) دارد و به یکی از طرفین صفحه چسبیده است. در مانیتورهای عریض امروزی، این چیدمان باعث ایجاد یک فضای سفید (White Space) عظیم و نامتوازن در سمت مخالف میشود. کاربر مجبور است گردن یا نگاه خود را به طور مداوم به یک سمت متمایل کند. پنل دانش (Knowledge Panel) نیز در کنار نتایج قرار میگیرد و عرض کلی محتوا را افزایش میدهد، اما همچنان مرکز صفحه خالی میماند.
- چیدمان مرکزی (Centered Layout): در نسخه آزمایشی جدید، گوگل تمام محتوای صفحه نتایج (SERP) را در یک ستون متمرکز جمع میکند. حاشیههای چپ و راست (Margins) اکنون برابر هستند. از نظر بصری، این طرح شباهت زیادی به فیدهای شبکههای اجتماعی (مانند توییتر/ایکس یا فیسبوک در دسکتاپ) یا حالت “Focus Mode” در نرمافزارهای مطالعه پیدا کرده است. در این حالت، چشم کاربر برای اسکن نتایج نیازی به انحراف به چپ یا راست ندارد و مسیر دید کاملاً مستقیم است. پنل دانش نیز در برخی از نسخههای این تست، به جای قرارگیری در ستون کناری، به بالای نتایج یا میان آنها منتقل شده است تا تقارن مرکزی حفظ شود.
این آزمایش برای کدام کاربران و در چه مناطقی فعال شده است؟
مانند اکثر تغییرات رابط کاربری گوگل، این ویژگی نیز در قالب یک تست محدود سمت سرور (Server-side A/B Test) اجرا میشود. این یعنی:
- پراکندگی جغرافیایی: اگرچه گزارشهای اولیه بیشتر از کاربران ایالات متحده و اروپا (زبان انگلیسی) دریافت شده است، اما مشاهداتی از کاربران در هند و برخی کشورهای دیگر نیز ثبت شده است که نشان میدهد گوگل در حال تست این ویژگی در بازارهای مختلف است.
- انتخاب تصادفی: هیچ تنظیمات خاصی در مرورگر یا اکانت گوگل وجود ندارد که کاربر بتواند این حالت را فعال کند. کاربران به صورت کاملاً تصادفی در “گروه آزمایش” قرار میگیرند. ممکن است شما این چیدمان را روی مرورگر کروم ببینید، اما با باز کردن همان صفحه در فایرفاکس یا حالت Incognito، دوباره طرح قدیمی را مشاهده کنید.
- وضعیت ناپایدار: بسیاری از کاربرانی که با این چیدمان مواجه شدهاند، گزارش دادهاند که پس از رفرش کردن صفحه یا پاک کردن کوکیها، چیدمان به حالت استاندارد بازگشته است. این نشان میدهد که گوگل هنوز در مراحل اولیه جمعآوری دادههاست و تصمیمی برای عرضه عمومی (Roll-out) قطعی نگرفته است.
نگاهی به گذشته: این اولین تلاش گوگل برای تمرکززدایی از حاشیه نیست
حافظه جمعی کاربران وب ممکن است کوتاه باشد، اما تاریخچه طراحی گوگل نشان میدهد که ایده «نتایج جستجوی مرکزچین» یک مفهوم تازه متولد شده نیست. گوگل به عنوان شرکتی که حتی برای انتخاب رنگ لینکهایش ۴۱ طیف مختلف آبی را تست میکند، سالهاست که با وسوسهی رها کردن چیدمان سنتی و حرکت به سمت مرکز صفحه دستونجه نرم میکند. این بخش به بررسی سوابق تاریخی این تغییر میپردازد تا بفهمیم آیا با یک ترند زودگذر روبرو هستیم یا تکامل تدریجی یک ایده قدیمی که بالاخره زمان اجرای آن فرا رسیده است.
مروری بر آزمایشهای مشابه در سالهای گذشته
اگر آرشیو تغییرات رابط کاربری گوگل را مرور کنیم، ردپای تلاشهای مشابهی را برای فاصله گرفتن از حاشیه مطلق صفحه مشاهده خواهیم کرد:
- آزمایشهای Material Design (۲۰۲۰-۲۰۲۱): همزمان با مهاجرت گوگل به زبان طراحی Material Design، چندین تست مشاهده شد که در آنها کادرهای نتایج (Result Cards) دارای سایه و لبههای گرد شدند و فاصله آنها از حاشیه کناری (Margin) به شکل قابل توجهی افزایش یافت. اگرچه این تغییرات دقیقاً “مرکزچین” نبودند، اما تلاشی واضح برای ایجاد فضای تنفس بیشتر در اطراف نتایج و تمرکز بصری روی محتوا بودند.
- حذف سایدبار سمت راست (۲۰۱۲ و بعد از آن): یکی از بزرگترین تغییرات تاریخی گوگل، حذف ستون تبلیغات متنی از سمت راست صفحه و انتقال آنها به بالا و پایین نتایج بود. این اقدام، عملاً فضای سمت راست را خالی کرد و اولین گام برای شکستن ساختار سه ستونه شلوغ قدیمی بود. هرچند گوگل آن فضا را با پنل دانش (Knowledge Panel) پر کرد، اما در جستجوهایی که پنل دانش نداشتند، زمینه برای آزمایش چیدمان مرکزی فراهم شد.
- تستهای پراکنده UI (۲۰۲۳): سال گذشته نیز گزارشهای محدودی در توییتر (X) و ردیت منتشر شد که کاربرانی با مانیتورهای ۴K، نتایج را نه در گوشه، بلکه با فاصلهی زیادی از حاشیه (Indented) میدیدند. این تستها اغلب کوتاهمدت بودند و به نظر میرسید گوگل در حال سنجش واکنش کاربران مانیتورهای عریض (Wide) است.
چرا آزمایشهای قبلی به پیادهسازی نهایی منجر نشدند؟
با وجود این تستهای مکرر، چرا گوگل هرگز ماشه را نکشید و چیدمان استاندارد را تغییر نداد؟ پاسخ در ترکیبی از “عادت کاربر” و “اقتصاد توجه” نهفته است:
- قدرتِ عادت و حافظه عضلانی چشم: کاربران دسکتاپ دهههاست عادت کردهاند که پاسخ خود را در “گوشه سمت چپ” (یا راست در فارسی) پیدا کنند. تغییر ناگهانی این نقطه کانونی، باعث سردرگمی لحظهای و افزایش بار شناختی (Cognitive Load) میشود. در تستهای قبلی، احتمالاً کاهش سرعت جستجوی کاربر باعث عقبنشینی گوگل شده است.
- مشکل فضای منفی در لپتاپهای استاندارد: چیدمان مرکزچین در مانیتورهای ۲۷ اینچ به بالا عالی به نظر میرسد، اما در لپتاپهای ۱۳ یا ۱۵ اینچی استاندارد، قرار دادن حاشیههای سفید در دو طرف، باعث باریک شدن ستون محتوا میشود. این یعنی کاربر باید بیشتر اسکرول کند تا همان مقدار نتیجه را ببیند. آزمایشهای قبلی احتمالاً نتوانسته بودند تعادل مناسبی بین زیبایی و کارایی (Efficiency) در تمام سایزهای صفحه ایجاد کنند.
- ریسک کاهش درآمد تبلیغاتی (Ad Blindness): مهمترین فاکتور برای گوگل، درآمد است. تغییر مکان نمایش نتایج میتواند الگوی کلیک روی تبلیغات (Google Ads) را تغییر دهد. اگر چیدمان مرکزی باعث شود کاربران تمرکز بیشازحدی روی محتوای ارگانیک پیدا کنند و تبلیغات بالا یا پایین را نادیده بگیرند (Banner Blindness)، گوگل هرگز آن تغییر را نهایی نخواهد کرد. احتمالاً تستهای قبلی تأثیر منفی یا ریسکداری بر CTR تبلیغات داشتهاند.
چرا اکنون؟ دلایل احتمالی پشت پرده حرکت به سمت مرکز
شاید بپرسید چرا گوگل پس از ۲۵ سال، درست در این مقطع زمانی تصمیم به آزمایش مجدد این چیدمان گرفته است؟ پاسخ در تغییر اکوسیستم سختافزاری و تکامل عادات دیجیتال کاربران نهفته است. وبِ امروز، با وبِ سال ۲۰۰۰ که اکثر کاربران مانیتورهای ۱۵ اینچی مربعی داشتند، تفاوت زمین تا آسمان دارد. گوگل در حال تلاش برای همگامسازی رابط کاربری خود با واقعیتهای سختافزاری جدید است.
سازگاری با مانیتورهای عریض و رزولوشنهای بالا (Ultra-Wide Monitors)
مهمترین محرک فیزیکی برای این تغییر، رشد انفجاری استفاده از مانیتورهای بزرگ و عریض (Wide و Ultra-Wide) است.
- مشکل ارگونومیک فعلی: در یک مانیتور ۳۴ اینچی منحنی (Curved) یا یک صفحه ۴K، چیدمان فعلی گوگل نتایج را به دورترین نقطه سمت چپ (یا راست) صفحه پرتاب میکند. کاربر برای خواندن نتایج مجبور است گردن خود را به طور مداوم به یک سمت بچرخاند که از نظر ارگونومیک خستهکننده و غیرطبیعی است.
- راهکار مرکزچین: با انتقال محتوا به مرکز، گوگل نتایج را دقیقاً در “میدان دید مستقیم” (Field of View) کاربر قرار میدهد. این کار باعث میشود چه در یک لپتاپ ۱۳ اینچی باشید و چه در یک مانیتور ۴۹ اینچی گیمینگ، تجربه خواندن همواره در راحتترین وضعیت فیزیکی و بدون نیاز به چرخش سر انجام شود.
بهبود تمرکز بصری کاربر و کاهش فضای خالی (White Space) بیاستفاده
طراحی وب مدرن به سمت مینیمالیسم و استفاده هوشمندانه از فضای منفی (Negative Space) حرکت کرده است، اما چیدمان فعلی گوگل در رزولوشنهای بالا (مثلاً 1920×1080 و بالاتر)، تعادل بصری را برهم میزند.
- بحران فضای خالی: در طرح فعلی، گاهی تا ۶۰ یا ۷۰ درصد از سمت چپ صفحه (در نسخه فارسی) کاملاً سفید و خالی است. این عدم تقارن، نه تنها زیبایی بصری را کاهش میدهد، بلکه باعث پراکندگی تمرکز میشود. چشم کاربر در فضایی نامتوازن سرگردان است.
- تمرکز لیزری (Laser Focus): چیدمان مرکزی با ایجاد حاشیههای برابر در طرفین، نوعی “تونل بصری” ایجاد میکند. این ساختار شبیه به حالت “Reader Mode” در مرورگرهاست که با حذف عوامل حواسپرتی در طرفین، تمام توجه کاربر را به ستون محتوا معطوف میکند. گوگل احتمالاً به این نتیجه رسیده که در دنیای پر از حواسپرتی امروز، هر پیکسل که به تمرکز کاربر کمک کند، غنیمت است.
یکپارچهسازی تجربه کاربری بین موبایل و دسکتاپ
شاید استراتژیکترین دلیل گوگل، تلاش برای ایجاد یک “زبان طراحی واحد” در تمام دستگاهها باشد.
- غلبهی موبایل: امروزه بیش از ۶۰ درصد جستجوها از طریق موبایل انجام میشود. کاربران به رابط کاربری تکستونه، عمودی و متمرکز موبایل عادت کردهاند. آنها عادت دارند محتوا را در مرکز صفحه ببینند و اسکرول کنند.
- شبیهسازی تجربه اپلیکیشن: با مرکزچین کردن نتایج دسکتاپ، گوگل عملاً تجربه دسکتاپ را شبیه به “یک موبایل بزرگ” میکند. این کار اصطکاک ذهنی (Cognitive Friction) را هنگام جابجایی بین دستگاهها کاهش میدهد. وقتی ظاهر گوگل در لپتاپ دقیقاً شبیه ظاهر آن در گوشی باشد، کاربر احساس راحتی و آشنایی بیشتری میکند. این حرکت همچنین با زبان طراحی جدید گوگل (Material You) که بر المانهای بزرگ، خوانا و متمرکز تاکید دارد، همسویی کامل دارد.
پیامدهای استراتژیک: تأثیر چیدمان مرکزی بر سئو و رفتار کاربر (UX)
تغییر مکان پیکسلها در رابط کاربری گوگل، هرگز فقط یک تغییر گرافیکی نیست؛ بلکه تغییری در اقتصاد توجه است. اگر چیدمان مرکزچین (Centered Layout) به استاندارد جدید تبدیل شود، قواعد بازی سئو و بهینهسازی نرخ کلیک (CTR) دستخوش تغییرات جدی خواهد شد. ما باید بدانیم که چشم کاربر چگونه در این فضای جدید حرکت میکند تا بتوانیم محتوا را در مسیر نگاه او قرار دهیم.
تغییر الگوی اسکن چشم (Eye-Scanning Patterns): آیا الگوی F سنتی تغییر میکند؟
برای سالها، تحقیقات ردیابی چشم (Eye-tracking) نشان دادهاند که کاربران دسکتاپ محتوای وب را با «الگوی F» اسکن میکنند: نگاه از گوشه بالا شروع میشود، افقی حرکت میکند، سپس کمی پایین میآید و دوباره افقی و در نهایت عمودی در حاشیه سمت راست (یا چپ در انگلیسی) پایین میرود. این الگو باعث ایجاد «مثلث طلایی» (Golden Triangle) در گوشه بالای صفحه میشد که ارزشمندترین مکان برای دیده شدن بود.
- مرگ مثلث طلایی: با انتقال نتایج به مرکز، نقطه ثقل (Anchor Point) چشم کاربر از گوشه صفحه جدا میشود. در چیدمان مرکزی، الگوی اسکن احتمالاً به «الگوی کیک لایهای» (Layer-Cake Pattern) یا «الگوی ستونی» تغییر میکند. چشم کاربر مستقیماً از بالا به پایین در یک ستون باریک حرکت میکند و کمتر به طرفین منحرف میشود.
- اهمیت دوچندان تایتلها: وقتی تکیهگاه بصری حاشیه صفحه حذف شود، کاربر دیگر خطوط را از ابتدا تا انتها دنبال نمیکند، بلکه مرکز خط را میبیند. این یعنی کلمات کلیدی مهم باید به مرکزِ عنوان سئو (Title Tag) نزدیکتر شوند یا عنوان باید آنقدر جذاب باشد که چشم را در وسط صفحه نگه دارد.
سرنوشت المانهای جانبی: تأثیر بر دیده شدن پنل دانش (Knowledge Panel) و تبلیغات سمت راست
بزرگترین قربانی چیدمان مرکزی، «سایدبار» یا ستون کناری است. در طراحی فعلی، پنل دانش (Knowledge Panel) در سمت مخالف نتایج قرار دارد و توجه زیادی را به خود جلب میکند. اما در چیدمان مرکزی، فضای کافی برای یک ستون کناری عریض وجود ندارد بدون اینکه تعادل صفحه به هم بریزد.
- ادغام پنل دانش در فید اصلی: به احتمال زیاد، گوگل استراتژی موبایل را در دسکتاپ پیاده میکند: شکستن پنل دانش به قطعات کوچکتر و قرار دادن آنها در بین نتایج جستجو (Inline). این یعنی اطلاعات گراف دانش دیگر در حاشیه نیستند، بلکه سد راه کاربر در اسکرول کردن میشوند. برای سئوکاران، این یعنی “بهینهسازی موجودیت” (Entity SEO) اهمیت حیاتی پیدا میکند، زیرا اطلاعات برند شما مستقیماً در وسط جریان اصلی محتوا نمایش داده میشود، نه در حاشیه.
- حذف کامل تبلیغات کناری: اگر هنوز تبلیغاتی در سایدبار وجود داشته باشد، با این طرح کاملاً حذف میشوند و رقابت بر سر جایگاههای تبلیغاتیِ “بالای صفحه” (Top Ads) و “پایین صفحه” (Bottom Ads) خونینتر خواهد شد.
تأثیر بالقوه بر نرخ کلیک (CTR) نتایج ارگانیک و ویژه (Featured Snippets)
تغییر تمرکز به مرکز صفحه، میتواند تأثیرات متناقضی بر نرخ کلیک داشته باشد:
- پادشاهی Featured Snippets: در چیدمان مرکزی، یک Featured Snippet (جایگاه صفر) دیگر فقط یک نتیجه برجسته نیست؛ بلکه شبیه به “پست پین شده” در یک فید اجتماعی است. با حذف حواسپرتیهای کناری، تمام توجه کاربر به این باکس معطوف میشود. این موضوع ارزش رتبه صفر را به شدت افزایش میدهد و عملاً آن را به تنها نتیجهای که دیده میشود تبدیل میکند.
- سندرم اسکرول بیپایان (Infinite Scroll Syndrome): خطر اصلی برای نتایج پایینتر (رتبههای ۴ تا ۱۰) این است که چیدمان مرکزی شبیه به فید اینستاگرام یا توییتر است. این شباهت ممکن است کاربران را به “اسکرول کردن سریع” و “فقط خواندن تیترها” عادت دهد (Skimming)، بدون اینکه واقعاً روی لینکها کلیک کنند. این پدیده میتواند باعث کاهش CTR کلی برای سایتهایی شود که تایتل و دیسکریپشن آنها به اندازه کافی “قلاب” (Hook) ندارد.
- افزایش پدیده Zero-Click: تمرکز بصری روی مرکز، خواندن اسنیپتها و پاسخهای هوش مصنوعی (SGE) را راحتتر میکند. کاربر بدون چرخاندن سر و بدون زحمت، پاسخ را میخواند و صفحه را میبندد. این طراحی، بستر بصری ایدهآلی برای استراتژی “باغ محصور” گوگل و نگهداشتن کاربر در صفحه نتایج است.
واکنش جامعه سئو و دیجیتال مارکتینگ به این تغییر
هر زمان که گوگل پیکسلها را جابجا میکند، لرزه بر اندام صنعت دیجیتال مارکتینگ میافتد. آزمایش چیدمان مرکزچین (Centered Layout) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بحثهای داغی را در انجمنهای تخصصی مانند WebmasterWorld، توییتر (X) و لینکدین به راه انداخته است. واکنشها ترکیبی از «تحسین زیباییشناختی» و «وحشت تجاری» است.
نظرات اولیه کارشناسان تجربه کاربری (UX)
از دیدگاه متخصصان رابط کاربری و تجربه کاربری، این حرکت گوگل یک تیغ دو لبه است که موافقان و مخالفان سرسختی دارد:
- موافقان: پیروزی «خوانایی» بر «تراکم»: بسیاری از طراحان UX مدرن، این تغییر را گامی مثبت به سوی استانداردهای جدید وب میدانند. آنها به پلتفرمهایی مانند Medium یا Substack اشاره میکنند که سالهاست از چیدمان مرکزی برای افزایش تمرکز بر محتوا استفاده میکنند. استدلال آنها این است که کاهش عرض خطوط (Line Length) و افزایش حاشیه سفید، خستگی چشم را کاهش میدهد و درک مطلب (Comprehension) را بالا میبرد. از نظر آنها، گوگل در حال مدرنسازی رابطی است که ۲۰ سال دستنخورده باقی مانده بود.
- مخالفان: نقض اصول اسکن سریع: در مقابل، گروهی از محققان UX معتقدند که گوگل «سایت مقاله» نیست، بلکه «ابزار جستجو» است. کاربر در گوگل نمیخواهد «مطالعه» کند، میخواهد «اسکن و انتخاب» کند. آنها هشدار میدهند که چیدمان مرکزی در مانیتورهای بسیار عریض، حس «شناور بودن» و عدم ثبات بصری را القا میکند. همچنین، فضای سفید بیش از حد در طرفین (Overwhelming White Space) میتواند حس «اتلاف فضا» را به کاربر منتقل کند و باعث شود او فکر کند اطلاعات کمتری دریافت کرده است.
نگرانیهای صاحبان وبسایتها و متخصصان سئو
اگر طراحان UX نگران زیبایی هستند، سئوکاران نگران بقا هستند. جامعه سئو این تغییر را نه یک آپدیت گرافیکی، بلکه یک تهدید بالقوه برای ترافیک ارگانیک میبیند:
- ترس از پدیده «برنده همهچیز را میبرد» (Winner-Takes-All): بزرگترین نگرانی سئوکاران این است که چیدمان مرکزی، توجه کاربر را به شدت روی ۱ یا ۲ نتیجه اول متمرکز کند. در چیدمان سنتی، چشم کاربر آزادی عمل بیشتری برای گشتن در صفحه داشت. اما در طرح ستونی و متمرکز، نتایج پایینتر (رتبه ۳ به بعد) ممکن است کاملاً از دایره توجه خارج شوند. این یعنی جنگ برای رتبه ۱ خونینتر خواهد شد و ارزش رتبههای صفحه اول (غیر از ۳ تای برتر) به شدت کاهش مییابد.
- کابوس حذف بیلبورد برند (Knowledge Panel): برای بسیاری از برندها و افراد مشهور، پنل دانش سمت راست، حکم یک بیلبورد اختصاصی و رایگان را داشت که اعتبار (Authority) آنها را فریاد میزد. نگرانی اصلی این است که با حذف ستون کناری، این اطلاعات یا حذف شوند و یا در لابهلای نتایج و تبلیغات دفن شوند. متخصصان مدیریت شهرت (ORM) معتقدند این تغییر میتواند ضربه بزرگی به «برندینگ در SERP» وارد کند.
- اشباع تبلیغاتی در ستون اصلی: بدبینترین (و شاید واقعبینترین) سئوکاران معتقدند گوگل فضای کناری را حذف میکند تا تبلیغات را به شکل بومیتر (Native) در ستون وسط ادغام کند. نگرانی این است که در چیدمان مرکزی، تشخیص مرز بین «تبلیغ» و «نتیجه ارگانیک» برای کاربر دشوارتر شود و گوگل بتواند تعداد بیشتری تبلیغ را بدون اینکه صفحه شلوغ به نظر برسد، به خورد کاربر دهد.
جمعبندی و نتیجهگیری (Conclusion)
آزمایش چیدمان «مرکزچین» نشان میدهد که گوگل در حال همگامسازی خود با سختافزارهای مدرن و عادات کاربران موبایل است. اگرچه این تغییر هنوز قطعی نشده، اما پیام آن برای وبمسترها و سئوکاران واضح است: «جنگ برای توجه» سختتر میشود. در چیدمان مرکزی، چشم کاربر کانالیزه شده و فقط بهترینها را میبیند. استراتژی «وزیر سئو» برای مواجهه با این آینده احتمالی، تمرکز دوچندان بر کپیرایتینگ عناوین (Title Tag) برای جلب توجه در مرکز صفحه و بهینهسازی برای Featured Snippets است؛ چرا که در وسط میدان، رتبه صفر پادشاه مطلق خواهد بود.
سوالات متداول (FAQ)
۱. چیدمان مرکزچین (Centered Layout) گوگل چیست؟
در این طرح آزمایشی، ستون نتایج جستجو از گوشه صفحه جدا شده و دقیقاً در وسط مانیتور نمایش داده میشود. فضای خالی در سمت چپ و راست برابر شده و ظاهری شبیه به فید شبکههای اجتماعی ایجاد میکند.
۲. چرا من این تغییر را در گوگل نمیبینم؟
این یک تست A/B محدود است که گوگل به صورت تصادفی روی برخی کاربران در مناطق مختلف اجرا میکند. ممکن است شما در گروه آزمایش نباشید یا با تغییر مرورگر، دوباره طرح قدیمی را ببینید.
۳. این تغییر چه تأثیری بر سئو سایت من دارد؟
احتمالاً باعث میشود توجه کاربران بیشتر روی نتایج بالای صفحه (رتبههای ۱ تا ۳ و Featured Snippets) متمرکز شود و نرخ کلیک نتایج پایینتر کاهش یابد. همچنین اهمیت نوشتن عناوین جذاب (Click-worthy) بسیار بیشتر میشود.
۴. تکلیف تبلیغات و پنل دانش در این طرح چه میشود؟
در طرحهای مشاهده شده، پنل دانش (Knowledge Panel) از ستون کناری حذف و در میان نتایج یا بالای آنها ادغام میشود. تبلیغات نیز احتمالاً فقط در بالا و پایین صفحه نمایش داده میشوند و تبلیغات کناری حذف خواهند شد.