مقالات

معنی دقیق Impression, Click, CTR و Average Position: رمزگشایی ۴ ستون اصلی گزارش GSC

معنی دقیق Impression, Click, CTR و Average Position: رمزگشایی ۴ ستون اصلی گزارش GSC

سلام! من سارا بحرانی هستم و خوشحالم که اینجایی. تا حالا شده وارد گوگل سرچ کنسول بشی و با دیدن اون ۴ تا عدد بزرگ (ایمپرشن، کلیک، CTR و جایگاه) کمی گیج بشی؟ خیلی از ماها این اعداد رو روزانه می‌بینیم، اما واقعاً نمی‌دونیم این‌ها دارن چه داستانی رو تعریف می‌کنن.

این ۴ معیار، الفبای سئو هستن. اگه ندونی چطور کار می‌کنن، مثل اینه که بخوای بدون خوندن نقشه، گنج پیدا کنی. در این راهنمای کامل، قراره با هم یاد بگیریم که تحلیل گزارش Performance چطور می‌تونه مسیر سئوی تو رو از این رو به اون رو کنه. با من همراه باش تا راز این ۴ معیار کلیدی رو باز کنیم، بفهمیم هرکدوم دقیقاً چی هستن و چطور باید اون‌ها رو مثل یک متخصص تحلیل کنی.

جدول کاربردی ۴ معیار کلیدی گزارش عملکرد در یک نگاه

قبل از اینکه عمیق بشیم، بیا در این جدول ببینیم هر کدوم از این ۴ معیار قراره چه چیزی رو به ما بگن:

معیار (Metric) تعریف ساده این معیار به تو چه می‌گوید؟
Impression (ایمپرشن) چند بار لینک تو در نتایج گوگل «دیده شده» است. میزان دیده شدن: آیا گوگل اصلاً محتوای تو را مرتبط می‌داند؟
Click (کلیک) چند نفر روی لینک تو «کلیک کرده‌اند» تا وارد سایتت شوند. میزان جذب: چند نفر را موفق شدی از گوگل به سایتت بکشانی؟
CTR (نرخ کلیک) چند درصد از «بینندگان» (Impression) روی لینک تو «کلیک» کرده‌اند. میزان جذابیت: «ویترین» (عنوان و متا) تو چقدر قانع‌کننده بوده است؟
Average Position (جایگاه) «میانگین» رتبه‌ای که در نتایج جستجو (وقتی دیده شدی) داشته‌ای. موقعیت مکانی: ویترین تو در کجای خیابان نتایج گوگل قرار داشته است؟

این ۴ معیار کلیدی در کجا نمایش داده می‌شوند؟ (آشنایی با Google Search Console)

جواب کوتاه و مستقیم: در گوگل سرچ کنسول (Google Search Console) یا همون GSC.

بذار ساده برات بگم: اگه وب‌سایت تو مثل یک فروشگاه باشه، گوگل سرچ کنسول مثل اتاق مانیتورینگ و داشبورد مدیریتی اون فروشگاهه. این ابزار رایگان و رسمی خود گوگله که به تو اجازه می‌ده مستقیماً ببینی گوگل سایتت رو چطور می‌بینه و کاربرها چطور پیدات می‌کنن.

سرچ کنسول به تو آمارهای حیاتی می‌ده: بهت می‌گه سایتت چند بار در نتایج جستجو دیده شده، چند نفر روش کلیک کردن، با چه کلماتی پیدات کردن و کلی اطلاعات دیگه که برای موفقیت سئوی تو حکم طلا رو داره.

حالا که می‌دونیم این ۴ معیار در سرچ کنسول هستن، بیا ببینیم دقیقاً در کدوم بخش باید دنبالشون بگردیم.

معرفی کوتاه گزارش عملکرد (Performance Report)

قلب تپنده سرچ کنسول برای ما سئوکارها، بخش «گزارش عملکرد» (Performance Report) هست. به محض اینکه وارد سرچ کنسول سایتت بشی، این گزارش معمولاً اولین چیزیه که در منوی سمت چپ می‌بینی (زیر بخش Overview).

اینجا همون جاییه که اون ۴ معیار کلیدی به شکل ۴ کارت رنگی بزرگ در بالای صفحه به تو نمایش داده می‌شن:

  1. Total Clicks (کل کلیک‌ها): چند نفر روی لینک سایت تو در نتایج جستجوی گوگل کلیک کردن.
  2. Total Impressions (کل بازدیدها/ایمپرشن): لینک سایت تو چند بار در نتایج جستجوی کاربرها نمایش داده شده (حتی اگه روش کلیک نکرده باشن).
  3. Average CTR (میانگین نرخ کلیک): چند درصد از آدم‌هایی که سایت تو رو دیدن (Impressions)، روی اون کلیک هم کردن (Clicks).
  4. Average Position (میانگین جایگاه): به طور متوسط در کلماتی که رتبه داشتی، جایگاهت چند بوده.

زیر این ۴ معیار، می‌تونی دقیقاً ببینی این آمارها برای چه «کلمات کلیدی» (Queries)، چه «صفحاتی» (Pages)، چه «کشورهایی» و با چه «دستگاه‌هایی» (موبایل یا دسکتاپ) اتفاق افتاده.

چرا تحلیل این ۴ معیار برای موفقیت سئو حیاتی است؟

این بخش رو با دقت بخون. این اعداد فقط یک سری رقم خشک و خالی نیستن؛ اون‌ها داستان سفر کاربر و وضعیت سلامتی محتوای تو رو تعریف می‌کنن.

اگه این ۴ معیار رو تحلیل نکنی، مثل اینه که در تاریکی رانندگی کنی. تو داری محتوا تولید می‌کنی ، اما نمی‌دونی آیا اصلاً کسی اون رو می‌بینه (Impressions) یا نه. نمی‌دونی عنوانی که نوشتی جذاب هست یا انقدر ضعیفه که کسی روش کلیک نمی‌کنه (CTR).

تحلیل این معیارها به چند دلیل حیاتیه:

۱. شناخت فرصت‌های طلایی (High Impression, Low CTR): فرض کن می‌بینی برای یک کلمه کلیدی، ۱۰۰۰ تا ایمپرشن (Impression) گرفتی اما فقط ۱۰ تا کلیک (Click). این یعنی چی؟ یعنی گوگل محتوای تو رو مرتبط دونسته و به کاربرها نشون داده، اما عنوان و توضیحات متای تو انقدر ضعیف یا غیرجذاب بوده که کاربر رقیبت رو انتخاب کرده. با بهینه‌سازی عنوان، می‌تونی به سادگی کلیک‌هات رو چند برابر کنی.

۲. درک واقعی نیاز کاربر (User Intent): با نگاه کردن به لیست «کلمات کلیدی» (Queries) می‌فهمی کاربرها دقیقاً دنبال چی هستن که به صفحه تو رسیدن. این به تو کمک می‌کنه محتوایی تولید کنی که دقیقاً برای مخاطب هدف تو نوشته شده ، نه محتوایی که فقط برای موتور جستجو به نظر برسه. تو می‌فهمی که آیا محتوای فعلی تو به سوال کاربر جواب کامل و رضایت‌بخش می‌ده یا کاربر مجبوره برگرده و دوباره جستجو کنه.

۳. پیدا کردن محتواهای کم‌ارزش (Low Impression): اگه صفحه‌ای ساختی اما بعد از مدتی می‌بینی اصلاً ایمپرشن نمی‌گیره، یعنی گوگل اون رو برای هیچ کلمه مهمی ارزشمند نمی‌دونه. این به تو سیگنال می‌ده که یا باید اون محتوا رو به طور اساسی بازنویسی کنی و بهش ارزش اضافه کنی ، یا شاید باید استراتژی کلمات کلیدیت رو تغییر بدی.

۴. سنجش دقیق موفقیت: در نهایت، تو چطور می‌خوای بفهمی استراتژی سئوی تو موفق بوده؟ با همین معیارها. افزایش ایمپرشن یعنی داری در کلمات بیشتری دیده می‌شی. بهبود میانگین جایگاه یعنی داری به صفحه اول نزدیک می‌شی. افزایش CTR یعنی داری جذاب‌تر می‌شی و افزایش کلیک هم یعنی ترافیک ورودی بیشتر.

تحلیل این ۴ معیار، تفاوت بین یک تولیدکننده محتوای انبوه و سردرگم با یک استراتژیست محتوای هوشمند و داده‌محوره.

۱. Impression (نمایش) چیست؟ تعریف دقیق و نحوه شمارش

بذار خیلی ساده بهت بگم: Impression (ایمپرشن یا گاهی اوقات «بازدید» هم ترجمه می‌شه) یعنی «دیده شدن» لینک سایت تو در نتایج جستجوی گوگل.

هر بار که یک کاربر کلمه‌ای رو در گوگل جستجو می‌کنه و لینک صفحه‌ای از سایت تو در لیست نتایج (حالا چه نتیجه اول باشه چه نتیجه بیستم) به اون کاربر «نمایش» داده می‌شه، یک ایمپرشن برای تو ثبت می‌شه.

نکته کلیدی: ایمپرشن به معنای «کلیک کردن» کاربر نیست. فقط یعنی لینک تو در صفحه‌ی نتایج کاربر «حاضر» بوده. همین. این اولین قدم در سفر کاربره: اول باید دیده بشی (Impression)، تا بعداً روی تو کلیک کنن (Click).

تعریف فنی: چه زمانی گوگل یک Impression را ثبت می‌کند؟

اینجا همون‌جاییه که خیلیا اشتباه می‌کنن و درک تفاوتش مهمه. بیا دقیق‌ترش کنیم.

یک Impression زمانی ثبت می‌شه که لینک سایت تو در صفحه‌ی نتایج جستجویی که کاربر در حال مشاهده‌اش هست، «بارگذاری» (Load) بشه.

  • مثال ساده: کاربر کلمه‌ای رو جستجو می‌کنه. گوگل ۱۰ نتیجه رو در صفحه اول بهش نشون می‌ده. اگه لینک تو یکی از اون ۱۰ نتیجه باشه، تو «یک» ایمپرشن گرفتی.
  • مثال مهم: اگه لینک تو در صفحه دوم نتایج باشه و کاربر «فقط» همون صفحه اول رو ببینه و بره، تو هیچ ایمپرشنی نگرفتی. تو زمانی ایمپرشن می‌گیری که کاربر روی دکمه «صفحه ۲» کلیک کنه و صفحه‌ای که لینک تو در اون قرار داره، برای کاربر لود بشه.

آیا کاربر حتما باید صفحه را ببیند (اسکرول کند) تا Impression ثبت شود؟

جواب کوتاه و مستقیم: نه، لزوماً.

این مهم‌ترین نکته فنی در مورد ایمپرشن در نتایج جستجوی عادی گوگله.

گوگل این‌طور حساب می‌کنه: «آیا این لینک در صفحه‌ای که برای کاربر لود کردم وجود داشت؟» اگه جوابت «بله» باشه، تو Impression گرفتی. اصلاً مهم نیست که کاربر تا پایین صفحه اسکرول کرده و لینک تو رو با چشمش دیده یا نه.

  • مثال واضح: فرض کن لینک تو در نتیجه شماره ۸ صفحه اول قرار داره. کاربر جستجو می‌کنه، صفحه اول براش لود می‌شه (اینجا تو ۱ ایمپرشن گرفتی). کاربر فقط نتایج ۱ و ۲ رو نگاه می‌کنه و روی نتیجه ۱ کلیک می‌کنه و می‌ره. با اینکه کاربر اصلاً به نتیجه ۸ نرسید و لینک تو رو ندید، اما چون لینکت در اون صفحه «حاضر» بود، سرچ کنسول اون ۱ ایمپرشن رو برای تو حساب می‌کنه.

توجه: این تعریف با چیزی به اسم «Impression قابل مشاهده» (Viewable Impression) که در تبلیغات (مثل گوگل ادز) استفاده می‌شه، فرق داره. در تبلیغات، معمولاً بنر باید حتماً در دید کاربر قرار بگیره تا ایمپرشن حساب بشه، اما در نتایج جستجوی ارگانیک (فعلاً) این‌طور نیست.

تفاوت Impression در نتایج عادی، بخش تصاویر و Discover

اینم یه نکته‌ی خیلی مهم دیگه. «ایمپرشن» همیشه یه معنی واحد نداره و بستگی داره داری گزارش کدوم بخش از سرچ کنسول رو می‌بینی. گوگل خودش این تفاوت‌ها رو مشخص کرده:

  • ۱. نتایج عادی گوگل (Web Search):
    • نحوه شمارش: همون‌طور که گفتیم؛ به محض اینکه لینک تو در صفحه‌ی نتایج (مثلاً صفحه‌ی اول) لود بشه، شمرده می‌شه. اسکرول کردن و دیدن لینک توسط کاربر مهم نیست.
  • ۲. نتایج جستجوی تصاویر (Google Images):
    • نحوه شمارش: اینجا داستان کاملاً فرق می‌کنه. در بخش جستجوی تصاویر، یک Impression فقط زمانی ثبت می‌شه که تصویر تو در صفحه‌ی نتایج در معرض دید کاربر قرار بگیره (یعنی کاربر اسکرول کنه و بهش برسه).
    • چرا؟ چون نتایج جستجوی تصاویر معمولاً به صورت «اسکرول بی‌نهایت» (Infinite Scroll) هستن. منطقی نیست اگه کاربر فقط ۱۰ تا عکس اول رو ببینه، گوگل برای ۵۰۰ تا عکسی که پایین‌تر بودن هم ایمپرشن حساب کنه.
  • ۳. گوگل دیسکاور (Google Discover):
    • نحوه شمارش: دیسکاور هم (که اون فید خبری در اپلیکیشن گوگل روی موبایله) دقیقاً شبیه جستجوی تصاویره. «کارت» (Card) محتوای تو باید در فید کاربر اسکرول بشه و در صفحه نمایش داده بشه تا یک Impression بگیره.
    • دلیل: اینجا هم چون یک فید بی‌نهایت داریم، فقط کارت‌هایی که کاربر واقعاً شانس دیدنشون رو داشته (چون تا اونجا اسکرول کرده) به عنوان ایمپرشن شمرده می‌شن.

۲. Click (کلیک) چیست؟ فراتر از یک تعریف ساده

به زبان ساده، Click (کلیک) در سرچ کنسول یعنی کاربری که لینک تو رو در نتایج گوگل دیده (Impression)، حالا انتخاب کرده که روی اون کلیک کنه و وارد سایت تو بشه.

کلیک، پُلی هست که کاربر رو از «صفحه نتایج گوگل» (SERP) به «سایت تو» میاره. این همون ترافیک ارگانیکیه که ما سئوکارها براش تلاش می‌کنیم. این یعنی تو نه تنها دیده شدی، بلکه تونستی کاربر رو قانع کنی که تو بهترین جواب برای سوالش هستی.

تعریف فنی: چه زمانی یک Click محاسبه می‌شود؟

یک «کلیک» در گزارش عملکرد (Performance Report) سرچ کنسول زمانی ثبت می‌شه که کاربر روی لینکی در نتایج جستجو کلیک کنه که اون رو از صفحه نتایج گوگل خارج می‌کنه و به صفحه‌ای در داخل سایت تو هدایت می‌کنه.

  • این لینک می‌تونه عنوان آبی‌رنگ اصلی (Title) باشه، می‌تونه آدرس URL سبزرنگ باشه، یا می‌تونه یکی از لینک‌های سایت‌لینک (Sitelinks) زیر نتیجه اصلی باشه.
  • حتی اگه کاربر روی لینک تو کلیک کنه، وارد سایتت بشه، بلافاصله دکمه Back رو بزنه و برگرده به گوگل، باز هم اون «یک کلیک» برای تو ثبت شده.

تفاوت کلیک در سئو (GSC) با کلیک در تبلیغات (Google Ads)

این یکی از مهم‌ترین تفاوت‌هاست که حتماً باید بدونی تا گزارش‌ها رو اشتباه تحلیل نکنی:

  1. کلیک در سئو (گزارش سرچ کنسول – GSC):
    • نوع: کلیک ارگانیک (Organic Click).
    • هزینه: رایگان! تو این کلیک رو «به دست آوردی» (Earned)، نه اینکه خریده باشی.
    • معنی: نشان‌دهنده میزان جذابیت عنوان تو، ارتباط محتوات با کلمه جستجوشده، و اعتماد کاربر به برند تو در نتایج طبیعی گوگله.
  2. کلیک در تبلیغات (گزارش گوگل ادز – Google Ads):
    • نوع: کلیک پولی (Paid Click یا PPC).
    • هزینه: پولی! تو به ازای هر کلیک، مبلغی رو به گوگل پرداخت می‌کنی (Cost Per Click).
    • معنی: نشان‌دهنده موفقیت کمپین تبلیغاتی تو در جذب کاربر از بخش‌های مشخص‌شده با برچسب “Ad” یا “Sponsored” در نتایج گوگله.

این دو آمار کاملاً از هم جدا هستن. سرچ کنسول فقط و فقط کلیک‌های ارگانیک رو به تو نشون می‌ده.

چه مواردی کلیک محسوب نمی‌شود؟ (مثال: کلیک روی Sitelink و رفتن به بخش دیگر)

اینجا یک باور اشتباه رایج وجود داره که تو در سوالت بهش اشاره کردی. بذار دقیق برات روشنش کنم:

اشتباه رایج: «کلیک روی Sitelink حساب نمی‌شه.» واقعیت: کلیک روی Sitelink قطعاً یک کلیک محسوب می‌شه. چون کاربر رو از گوگل خارج می‌کنه و به یک صفحه (هرچند صفحه‌ی متفاوتی از صفحه اصلی) در سایت تو می‌بره.

حالا بیا ببینیم واقعاً چه چیزهایی در گزارش عملکرد سرچ کنسول «کلیک» حساب نمی‌شن:

۱. کلیک روی نتایج غنی (Rich Results) که کاربر را در گوگل نگه می‌دارد: این مهم‌ترین مورده. فرض کن تو برای صفحه‌ات یک «FAQ Schema» گذاشتی و سوالات متداول زیر لینکت در گوگل نمایش داده می‌شن. اگه کاربر روی علامت + کلیک کنه تا جواب سوال رو «همونجا در صفحه گوگل» بخونه، این یک کلیک نیست. چرا؟ چون کاربر اصلاً وارد سایت تو نشده.

۲. کلیک روی لینک‌های جستجوی دیگر: اگه کاربر روی یکی از گزینه‌های «People Also Ask» (باکس “مردم همچنین می‌پرسند”) کلیک کنه که مربوط به سایت تو نیست، یا روی «Related Searches» (جستجوهای مرتبط) در پایین صفحه کلیک کنه، اینها کلیک برای تو نیستن، چون کاربر رو به یک جستجوی جدید گوگل می‌برن.

۳. کلیک روی نتایج پولی (تبلیغات): همون‌طور که گفتیم، کلیک روی تبلیغات سایت تو (لینک‌های با برچسب Ad) در گزارش سرچ کنسول شمرده نمی‌شه.

۳. CTR (نرخ کلیک یا Click-Through Rate) چیست؟

CTR یا نرخ کلیک، یک درصد ساده است که به ما می‌گه از بین تمام آدم‌هایی که لینک سایت تو رو در نتایج گوگل دیدن (Impression)، چند درصدشون واقعاً قانع شدن و روی اون کلیک کردن (Click).

اگه «ایمپرشن» رو مثل «تعداد افرادی که از جلوی ویترین مغازه‌ات رد شدن» در نظر بگیریم و «کلیک» رو «تعداد افرادی که وارد مغازه شدن» بدونیم، CTR دقیقاً به ما می‌گه ویترین ما چقدر جذاب بوده که تونسته رهگذرها رو به مشتری تبدیل کنه.

فرمول دقیق محاسبه CTR: (Clicks / Impressions) * 100

فرمولش فوق‌العاده ساده‌ است و خود گوگل سرچ کنسول این رو اتوماتیک برات حساب می‌کنه:

CTR = (تعداد کلیک‌ها / تعداد ایمپرشن‌ها) * ۱۰۰

  • مثال: فرض کن صفحه‌ای از سایت تو ۱۰۰۰ بار در نتایج گوگل دیده شده (۱۰۰۰ Impression) و تونسته ۵۰ تا کلیک بگیره (۵۰ Clicks).
  • محاسبه: CTR = (50 / 1000) * 100 = 5\%
  • این یعنی ۵ درصد از افرادی که لینک تو رو دیدن، روش کلیک کردن.

CTR به ما چه می‌گوید؟ (سنجش جذابیت عنوان و توضیحات متا)

این مهم‌ترین بخش ماجراست. CTR مستقیماً به ما می‌گه که عنوان (Title) و توضیحات متا (Meta Description) ما چقدر خوب نوشته شدن.

این دو مورد، تنها سلاح‌های تو برای قانع کردن کاربر در صفحه نتایج گوگل هستن.

  • CTR بالا یعنی: عنوان تو جذاب، مرتبط و کنجکاوکننده بوده1111. توضیحات متای تو به خوبی به کاربر نشون داده که جواب سوالش داخل این صفحه است و تونستی بدون اغراق یا شوکه کردن الکی، کاربر رو جذب کنی2222.
  • CTR پایین (مخصوصاً با ایمپرشن بالا) یعنی: زنگ خطر! گوگل محتوای تو رو مرتبط تشخیص داده (چون داره به کاربرها نشونش می‌ده)، اما «ویترین» تو، یعنی عنوان و متات، انقدر ضعیف و غیرجذابه که کاربر داره رقبای تو رو (که شاید رتبه‌شون پایین‌تر از تو باشه) انتخاب می‌کنه.

تحلیل CTR به تو کمک می‌کنه بفهمی آیا مشکل از رتبه نگرفتن توئه یا از کلیک نگرفتن در رتبه‌ای که داری.

CTR “خوب” چند درصد است؟ (تحلیل فاکتورهای موثر بر CTR)

این سوالیه که همه می‌پرسن و جواب همیشگی من اینه: «بستگی داره

هیچ عدد جادویی و واحدی به اسم “CTR خوب” وجود نداره. یک CTR ۵ درصدی می‌تونه در یک سناریو «عالی» و در سناریوی دیگه «ضعیف» باشه. اینکه CTR خوب چنده به فاکتورهای زیادی بستگی داره:

  1. نوع کلمه کلیدی (Keyword Intent):
    • کلمات برند (Branded): وقتی کسی اسم برند تو رو جستجو می‌کنه (مثلاً «وزیر سئو»)، انتظار CTR بسیار بالا (مثلاً ۳۰٪ تا ۶۰٪) داریم، چون کاربر دقیقاً دنبال خود تو بوده.
    • کلمات اطلاعاتی (Informational): مثل «آموزش سئو». اینجا رقابت زیاده و کاربر ممکنه چند تا نتیجه رو بررسی کنه. CTR پایین‌تره.
    • کلمات معاملاتی (Transactional): مثل «خرید هاست». اینجا تبلیغات گوگل هم زیاده و CTR نتایج ارگانیک پایین‌تر میاد.
  2. صنعت و حوزه کاری (Niche): نرخ کلیک در حوزه‌های مختلف (مثل پزشکی، سرگرمی، فروشگاهی) کاملاً متفاوته.
  3. وجود امکانات SERP (SERP Features):
    • اگه بالای نتایج، چند تا تبلیغ، یک باکس «Featured Snippet»، باکس «People Also Ask» یا نتایج تصویری باشه، همه این‌ها کلیک‌ها رو از نتایج ارگانیک «می‌دزدن» و CTR رو پایین میارن.
  4. دستگاه (Device): رفتار کلیک کاربر در موبایل و دسکتاپ متفاوته و می‌تونه روی CTR تاثیر بذاره.

پس چیکار کنیم؟ به جای مقایسه خودت با آمارهای جهانی، CTR رو در «سرچ کنسول» برای هر کلمه و صفحه با «میانگین» خودش مقایسه کن و سعی کن اون رو بهبود بدی.

تاثیر رتبه (Position) بر نرخ کلیک مورد انتظار

این فاکتور، مهم‌ترین فاکتوره و مستقیماً به سوال قبلی وصل می‌شه. CTR به شدت به رتبه تو وابسته است.

یک قانون کلی و ثابت شده در سئو وجود داره:

هرچی رتبه تو بالاتر باشه (به ۱ نزدیک‌تر باشی)، CTR مورد انتظار تو هم به صورت نمایی بالاتره.

  • رتبه ۱ معمولاً سهم شیر (بیشترین درصد) کلیک‌ها رو می‌بره (مثلاً ۲۵٪ تا ۳۵٪).
  • رتبه ۲ به شدت افت می‌کنه (مثلاً ۱۰٪ تا ۱۵٪).
  • رتبه ۳ باز هم کمتر (مثلاً ۷٪ تا ۱۰٪).
  • وقتی به رتبه‌های ۷ تا ۱۰ می‌رسی، CTR ممکنه زیر ۲٪ یا ۱٪ باشه.

چرا این مهمه؟ چون تو نباید انتظار داشته باشی CTR صفحه‌ای که در رتبه ۹ هست، با صفحه‌ای که در رتبه ۲ هست، یکی باشه.

  • تحلیل هوشمندانه:
    • اگه در رتبه ۸ هستی و CTR خوبی (مثلاً ۳٪) داری، این یک سیگنال عالیه! یعنی اگه بتونی رتبه‌ات رو به ۳ یا ۴ برسونی، CTR تو منفجر می‌شه، چون عنوانت جذابه.
    • اگه در رتبه ۲ هستی و CTR پایینی (مثلاً ۴٪) داری، این یک مشکل بزرگه! تو در بهترین جایگاه هستی اما داری کلیک‌ها رو از دست می‌دی. باید «فورا» عنوان و متای خودت رو بازنویسی کنی.

۴. Average Position (جایگاه میانگین) چیست؟

Average Position (جایگاه میانگین)، همون‌طور که از اسمش پیداست، «میانگین» رتبه‌ایه که سایت تو در نتایج جستجوی گوگل داشته، البته فقط زمانی که دیده شده (Impression گرفته).

این عدد به تو نشون می‌ده که به طور متوسط، وقتی گوگل تصمیم گرفته لینک تو رو به کاربری نشون بده، اون لینک در کجای صفحه نتایج قرار داشته. (عدد ۱ یعنی بالاترین جایگاه و بهترین رتبه).

اگه صفحه‌ای از سایت تو برای یک کلمه کلیدی اصلاً ایمپرشن نگیره (یعنی مثلاً در ۱۰ صفحه اول گوگل نباشه)، اون صفحه اصلاً در محاسبه «جایگاه میانگین» وارد نمی‌شه.

تعریف فنی: چرا گوگل از “میانگین” استفاده می‌کند؟

این سوال عالیه. جوابش اینه: چون چیزی به اسم «جایگاه ثابت» دیگه وجود نداره!

۱۰ سال پیش، اگه تو برای کلمه‌ی «خرید موبایل» رتبه‌ی ۳ بودی، تقریباً برای همه‌ی کاربرها در همه‌جا رتبه‌ی ۳ بودی. اما امروز، نتایج گوگل شدیداً پویا (Dynamic) هستن.

  • رتبه‌ی تو برای یک کاربر در تهران ممکنه ۳ باشه.
  • برای کاربر دیگه‌ای در شیراز (که دنبال فروشگاه محلیه) ممکنه ۷ باشه.
  • برای کاربری که با موبایل جستجو می‌کنه ممکنه ۴ باشه.
  • برای کاربری که قبلاً از سایت تو بازدید کرده ممکنه ۲ باشه.
  • فردا ممکنه برای همه این‌ها یک رتبه جابجا بشه!

گوگل که نمی‌تونه همه‌ی این رتبه‌های مختلف رو به تو گزارش بده. پس چی کار می‌کنه؟ میاد همه‌ی این رتبه‌ها رو هر بار که یک ایمپرشن ثبت شده، با هم جمع می‌کنه و بر تعداد ایمپرشن‌ها تقسیم می‌کنه.

  • مثال: فرض کن سایت تو برای کلمه‌ی «آموزش سئو» ۳ بار دیده شده (۳ ایمپرشن):
    1. یک بار در رتبه ۲
    2. یک بار در رتبه ۳
    3. یک بار در رتبه ۴
  • محاسبه گوگل: (2 + 3 + 4) / 3 = 3
  • سرچ کنسول به تو گزارش می‌ده که «جایگاه میانگین» تو برای این کلمه، ۳ بوده.

(تجربه عملی) چرا جایگاه شما در GSC با جستجوی واقعی شما متفاوت است؟ (نقش شخصی‌سازی، مکان و تاریخ)

این سوالیه که هر روز از من پرسیده می‌شه: «سارا، چرا سرچ کنسول می‌گه رتبه‌ی من ۵ هست، ولی من خودم جستجو می‌کنم و رتبه ۱ هستم؟ (یا برعکس)»

جواب اینه: چیزی که تو می‌بینی، واقعیتِ همه‌ی کاربرها نیست.

تو در یک «حباب شخصی‌سازی شده» (Personalized Bubble) جستجو می‌کنی. دلایل اصلی این تفاوت این‌ها هستن:

  1. ۱. شخصی‌سازی (Personalization) و تاریخچه جستجو:
    • گوگل «می‌دونه» تو کی هستی. می‌دونه تو صاحب اون سایتی و احتمالاً ۱۰۰ بار قبلاً روی لینک سایت خودت کلیک کردی. پس گوگل (برای خوشحال کردن تو و چون فکر می‌کنه تو این نتیجه رو دوست داری) سایتت رو در نتایج برای شخص تو بالاتر میاره. این رتبه‌ای نیست که یک کاربر غریبه می‌بینه.
  2. ۲. مکان جغرافیایی (Localization):
    • این عامل فوق‌العاده قویه. نتایج جستجو برای «بهترین پیتزا» در شمال تهران با جنوب تهران زمین تا آسمون فرق می‌کنه. سرچ کنسول داره «میانگین» رتبه‌ی تو در کل کشور (یا هر کشوری که فیلتر کردی) رو نشون می‌ده، اما تو داری رتبه در «مکان فعلی خودت» رو می‌بینی.
  3. ۳. دستگاه (Device):
    • رتبه‌بندی در موبایل و دسکتاپ می‌تونه کاملاً متفاوت باشه. تو ممکنه با دسکتاپ جستجو کنی و رتبه ۳ باشی، در حالی که ۹۰٪ کاربرها با موبایل جستجو می‌کنن و تو در موبایل رتبه ۸ هستی. سرچ کنسول «میانگین» هر دو رو به تو نشون می‌ده (مگر اینکه فیلتر کنی).
  4. ۴. تاریخ (Date):
    • رتبه‌ها هر روز نوسان دارن. تو داری رتبه رو «همین الان» می‌بینی. سرچ کنسول داره «میانگین» رتبه در یک بازه زمانی (مثلاً ۲۸ روز گذشته) رو نشون می‌ده.

تجربه من: همیشه به داده‌های سرچ کنسول بیشتر از جستجوی دستی خودت اعتماد کن. GSC داره تصویر بزرگ‌تر و واقعی‌تری رو بهت می‌ده.

چگونه نتایج ترکیبی (مثل ویدئو، تصاویر و PAA) بر جایگاه میانگین تاثیر می‌گذارند؟

اینم یه نکته‌ی خیلی فنی و مهم دیگه. صفحه‌ی نتایج گوگل (SERP) دیگه ۱۰ تا لینک آبی ساده نیست. پر از بخش‌های مختلفه:

  • Featured Snippets (جایگاه ویژه)
  • People Also Ask (PAA)
  • Video Packs (بسته ویدئویی)
  • Image Packs (بسته تصویری)
  • Top Stories (اخبار داغ)

گوگل چطور این‌ها رو می‌شمره؟

قانون کلی «از بالا به پایین» و در زبان‌های چپ‌چین «از چپ به راسته».

  • Featured Snippet: اگه تو فیچر اسنیپت باشی، رتبه‌ات ۱ حساب می‌شه.
  • نتایج عادی: هر لینک آبی یک رتبه می‌گیره (۱، ۲، ۳، …).
  • باکس PAA: کل این باکس «یک» جایگاه رو اشغال می‌کنه. مثلاً اگه در رتبه ۳ ظاهر بشه، لینک آبی بعدی می‌شه رتبه ۴.
  • بسته‌های ویدئویی یا تصویری: اینجا کمی پیچیده‌تره. گاهی کل «بسته» (مثلاً یک ردیف از ۳ ویدئو) همگی «یک» جایگاه رو می‌گیرن. مثلاً اگه بسته در رتبه ۲ باشه، هر ۳ ویدئوی داخل اون رتبه‌شون ۲ حساب می‌شه.
  • نتایج داخل یک لینک: اگه سایت تو یک لینک اصلی در رتبه ۳ داره و ۴ تا «سایت‌لینک» (Sitelinks) هم زیرش داره، همه‌ی اون‌ها همون رتبه ۳ حساب می‌شن.

این چه تاثیری داره؟

ممکنه سرچ کنسول بگه رتبه‌ی تو ۴ هست، اما وقتی جستجو می‌کنی، می‌بینی که تو «دومین لینک آبی» هستی. چرا؟ چون قبل از تو یک فیچر اسنیپت (رتبه ۱)، یک باکس PAA (رتبه ۲) و یک بسته ویدئویی (رتبه ۳) وجود داشته و لینک تو عملاً اولین لینک آبی بعد از اون‌هاست که می‌شه رتبه ۴.

استراتژی تحلیل: چگونه این ۴ معیار داستان عملکرد شما را روایت می‌کنند؟

فکر کن داری یک داشبورد مدیریتی رو نگاه می‌کنی. هر کدوم از این معیارها یک چراغ راهنما هستن. تو نباید فقط به یک چراغ نگاه کنی، بلکه باید ترکیب اون‌ها رو ببینی تا بفهمی الان باید گاز بدی، ترمز کنی، یا فرمون رو بچرخونی.

بیا بریم سراغ چند تا از رایج‌ترین سناریوهایی که توی گزارش عملکرد (Performance Report) سرچ کنسول می‌بینی:

سناریو ۱ (تجربه): Impression بالا + CTR پایین = مشکل در جذابیت عنوان

این، کلاسیک‌ترین سناریویی هست که می‌بینم و بهش می‌گم «فرصت از دست رفته».

  • داستان چیه؟ گوگل محتوای تو رو دوست داره و اون رو مرتبط با جستجوی کاربر تشخیص داده (چون داره بهش ایمپرشن بالا می‌ده و احتمالاً در صفحه اول یا دوم هستی). اما کاربرها دارن تو رو «می‌بینن» ولی رقیبت رو «انتخاب» می‌کنن.
  • مشکل کجاست؟ ۹۹ درصد مشکل از «ویترین» تو، یعنی عنوان (Title) و توضیحات متا (Meta Description) توئه.
    • شاید عنوان تو به اندازه‌ی کافی خلاصه، توصیفی و مفید نیست.
    • یا شاید برعکس، عنوانی نوشتی که اغراق‌آمیز یا شوکه‌کننده‌ است و کاربر حس می‌کنه قراره گول بخوره و بهش اعتماد نمی‌کنه.
  • اقدام عملی: فوراً A/B تست عنوان و متا رو شروع کن. ببین رقبایی که بالاتر یا پایین‌تر از تو هستن و کلیک بیشتری می‌گیرن چی نوشتن. سعی کن «ارزش پیشنهادی» (Value Proposition) محتوات رو همونجا به کاربر نشون بدی.

سناریو ۲ (تخصص): Impression بالا + Position پایین = پتانسیل رشد با بهینه‌سازی محتوا

این سناریوی مورد علاقه‌ی منه! بهش می‌گم «جواهر پنهان».

  • داستان چیه؟ گوگل داره به تو ایمپرشن زیادی می‌ده (یعنی موضوعت درسته و دیده می‌شی)، اما جایگاه میانگین تو خوب نیست (مثلاً بین ۸ تا ۱۵ هستی).
  • مشکل کجاست؟ گوگل تو رو شایسته‌ی حضور در رقابت دونسته، اما محتوای تو به اندازه‌ی رقبای بالای صفحه «کامل»، «عمیق» یا «متخصصانه» نیست.
    • تو باید «تخصص» (Expertise) خودت رو بیشتر نشون بدی.
    • احتمالاً محتوای تو پوشش جامع و کاملی از موضوع ارائه نداده.
    • شاید فقط اطلاعات بدیهی رو بازنویسی کردی و تحلیل عمیق یا اطلاعات جالبی فراتر از واضحات ارائه نکردی.
  • اقدام عملی: این بهترین کاندید برای «بهینه‌سازی محتوای موجود» (Content Update) هست.
    1. صفحه‌ات رو باز کن و با ۳ رقیب اول گوگل مقایسه کن.
    2. ببین اون‌ها به چه سوالات جانبی‌ای پاسخ دادن که تو ندادی.
    3. محتوا رو عمیق‌تر کن، مثال‌های واقعی از «تجربه» شخصی خودت بهش اضافه کن.
    4. مطمئن شو که محتوای تو به کاربر احساس رضایت کامل می‌ده و دیگه نیازی به جستجوی مجدد نداره. تو باید ارزش افزوده‌ی قابل توجهی نسبت به بقیه ایجاد کنی.

سناریو ۳ (اعتماد): CTR بالا + Impression پایین = هدف‌گیری کلمات کلیدی بسیار خاص (یا رتبه پایین)

این سناریو کمی فنیه و دو تا معنی کاملاً متفاوت می‌تونه داشته باشه:

  • داستان (سناریوی خوب): تو یک کلمه‌ی کلیدی خیلی خاص و طولانی (Long-tail) رو هدف گرفتی. مثلاً «تعمیر فلان قطعه در فلان مدل لپ‌تاپ». طبیعتاً آدم‌های کمی این رو جستجو می‌کنن (Impression پایین)، اما هرکس که جستجو می‌کنه، دقیقاً دنبال همینه و چون تو متخصص این کار هستی، روی لینک تو کلیک می‌کنه (CTR بالا).
    • این عالیه و نشون می‌ده تو دقیقاً نیاز مخاطب خاص خودت رو هدف گرفتی و روی ترندهای الکی تمرکز نکردی.
  • داستان (سناریوی بد): ایمپرشن تو پایینه چون رتبه‌ات افتضاحه (مثلاً صفحه ۳ یا ۴). اون چندتا کلیکی هم که گرفتی شانسی بوده.
  • اقدام عملی: برو «جایگاه میانگین» (Average Position) رو چک کن. اگه جایگاهت خوبه (۱ تا ۵)، یعنی داری عالی عمل می‌کنی. اگه جایگاهت بده، یعنی باید روی سناریوی ۲ (بهبود محتوا) کار کنی تا به صفحه اول بیای و همون CTR بالا رو با ایمپرشن بیشتر تکرار کنی.

سناریو ۴ (مرجعیت): افت همزمان Impression و Position = نیاز به بررسی عمیق (جریمه یا آپدیت الگوریتم)

این «وضعیت قرمز» هست.

  • داستان چیه؟ هم ایمپرشن‌ها و هم جایگاه میانگین تو دارن به صورت ناگهانی و شدید (برای کل سایت یا بخش مهمی از کلمات) افت می‌کنن.
  • مشکل کجاست؟ این یک نوسان ساده نیست. این یعنی نظر گوگل در مورد «اعتبار» (Authority) و «اعتماد» (Trust) به سایت تو عوض شده.
    • دلیل ۱: آپدیت هسته‌ای گوگل (Core Update): گوگل الگوریتم‌هاش رو در مورد کیفیت محتوا به‌روز کرده و احتمالاً محتوای تو دیگه استانداردهای جدید رو نداره.
    • دلیل ۲: کیفیت پایین: شاید گوگل تشخیص داده که محتوای تو فاقد منابع معتبره ، توسط متخصص نوشته نشده یا خطاهای واضحی داره.
    • دلیل ۳: محتوای انبوه و غیرمفید: شاید گوگل تشخیص داده که تو داری محتوای انبوه، نپخته یا عجولانه تولید می‌کنی که هدف اصلیش فقط جذب بازدید از موتور جستجو بوده، نه کمک به کاربر.
  • اقدام عملی: وحشت نکن. اول اخبار سئو رو چک کن و ببین آپدیتی در جریانه؟ بعد، یک ممیزی (Audit) بی‌رحمانه از کیفیت محتوای سایتت انجام بده. آیا محتوای تو واقعاً «مردم-محور» (People-first) هست یا «موتور-جستجو-محور» (Search engine-first)؟ باید برگردی به اصول E-E-A-T (تجربه، تخصص، اعتبار، اعتماد).

جمع‌بندی: از درک متریک‌ها تا اقدام عملی برای بهبود سئو

تبریک می‌گم! تو الان دیگه فقط به ۴ تا عدد خام نگاه نمی‌کنی. تو یاد گرفتی که:

  • Impression یعنی «فرصت‌های» تو.
  • Click یعنی «موفقیت تو در جذب» فرصت.
  • CTR یعنی «جذابیت ویترین» تو.
  • Position یعنی «موقعیت مکانی» ویترین تو.

کار تو به عنوان یک متخصص سئو اینه که هر روز این سناریوها رو در گزارش عملکرد سرچ کنسول پیدا کنی و برای هرکدوم یک «اقدام عملی» تعریف کنی. سئو یعنی همین چرخه‌ی بی‌پایانِ تحلیل، اقدام، اندازه‌گیری و تکرار. یادت باشه، هدف نهایی فقط رتبه گرفتن نیست، بلکه خلق تجربه‌ایه که کاربر بعد از خوندن محتوای تو، احساس رضایت کامل کنه.

جمع‌بندی: تو تحلیلگر داده‌های سئو شدی!

خب، تبریک می‌گم! تو این مسیر رو با هم اومدیم و حالا دیگه ۴ معیار اصلی سرچ کنسول برات مثل موم شفاف شدن. تو یاد گرفتی که «ایمپرشن» یعنی فرصت دیده شدن، «کلیک» یعنی موفقیت در جذب، «CTR» یعنی جذابیت ویترینت، و «جایگاه میانگین» یعنی موقعیت اون ویترین.

اما مهم‌تر از تعریف، تو یاد گرفتی که چطور این‌ها رو کنار هم بذاری و «داستان» پشت اعداد رو بخونی. تو می‌دونی که ایمپرشن بالا و CTR پایین یعنی باید عنوانت رو عوض کنی و ایمپرشن بالا با جایگاه پایین یعنی باید محتوات رو عمیق‌تر کنی.

از امروز دیگه نباید از گزارش Performance بترسی. این گزارش، نقشه‌ی راه توئه. برو سراغش و با اقدام‌های هوشمندانه، سئوی سایتت رو متحول کن.

سوالات متداول (FAQ)

۱. هر چند وقت یکبار باید گزارش Performance را چک کنم؟

بستگی به ترافیک سایتت داره. برای سایت‌های بزرگ، چک کردن روزانه برای پیدا کردن نوسانات ناگهانی لازمه. اما برای اکثر کسب‌وکارها، تحلیل هفتگی کافیه تا بتونی روندهای معناداری رو ببینی و بر اساس اون‌ها تصمیم بگیری.

۲. چرا سرچ کنسول می‌گوید جایگاه من ۳ است ولی من در گوگل نیستم؟

این به خاطر «میانگین» بودنه. تو ممکنه برای ۱۰ کلمه کلیدی مختلف در رتبه ۳ ایمپرشن گرفته باشی (مثلاً کلمات خیلی خاص)، اما برای ۱۰۰۰ کلمه کلیدی دیگه در رتبه ۵۰ باشی. میانگین این‌ها چیزی نیست که تو انتظار داری. همیشه گزارش رو بر اساس «کلمه کلیدی» (Query) فیلتر کن تا تحلیل دقیق‌تری داشته باشی.

۳. آیا CTR پایین همیشه به معنای عنوان ضعیف است؟

نه لزوماً. اگه «جایگاه میانگین» (Position) تو خیلی پایین باشه (مثلاً ۹ یا ۱۰)، CTR پایین طبیعیه. اما اگه جایگاهت ۱ تا ۴ هست و CTR پایینی داری، بله، قطعاً مشکل از جذابیت عنوان و متای توئه.

۴. تفاوت داده‌های سرچ کنسول با گوگل آنالیتیکس در چیست؟

خیلی ساده: سرچ کنسول به تو می‌گه «قبل» از ورود کاربر به سایتت چه اتفاقی افتاده (یعنی در صفحه نتایج گوگل). آنالیتیکس به تو می‌گه «بعد» از ورود کاربر به سایتت، اون کاربر چه رفتاری داشته (چقدر مونده، چه صفحاتی رو دیده و…).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *